تنبیه پس از نماز
با شیهد علی اکبر هاشمی از مرداد ماه 1345 در دانشکده افسری آشنا شدم.
از همان روزهای اول آشنایی او را فردی مؤمن و نماز خوان دیدم ، حتی در سخت ترین روزهای خدمت دانشجویی که بسیار طاقت فرسا بود، هر گز نمازش را ترک نمی کرد.
روزی در حال نماز خواندن بود که در همان هنگام سر گروهبان دانشجویی گروهان – که از دانشجویان سال سوم دانشکده بود_ فرمان داد که دانشجویان در منطقه ی تجمع گروهان به خط شوند.هاشمی با خونسردی و با آرامش خاصی بدون اعتنا به دستور سرگروهبان، نماز می خواند. اما به علت تأخیر ورود به محل تجمع گروهان به عنوان بی توجهی به دستور مقام ارشدتر به مدت نیم ساعت تنبیه(به اصطلاح مانور) شد.
این مانورها از قبیل سینه خیز روی زمین و ....، هر چند که برای مقاومت جسمانی دانشجویان مفید بود، اما گاهی تبدیل به تنبیه هایی می شد که دیگر جنبه فواید آن مورد نظر نبود.
تنبیه هاشمی در آن روز از جمله اذیت هایی بود که بیشتر جنبه ی انتقام شخصی داشت.
با این وجود پس از تنبیه، هاشمی را با چهره ی متبسم دیدم، او از چنان ایمانی بهره مند بود که این گونه آزار و تنبیهات را به خاطر نماز تحمل می کرد و ارزش آن نماز را بیشتر از نماز در شرایط عادی می دانست.
صحبت ها و تذاکرات دوستانه ی او با همدوره ای ها جنبه اعتقادی و مذهبی داشت و همیشه دیگران را به فرایض و اقامه نماز اول وقت توصیه می کرد.
او ضمن آنکه از دانشجویان فعال و با انضباط بود، به شرکت در مجالس و محافل مذهبی نیز رغبت فراوانی داشت.
شهید هاشمی همواره از نظم و انضباط دانشکده ی افسری علی رغم سختی هایی که می کشید، به نیکی یاد می کرد.
(سرتیپ 2 عباسعلی حاج سلطانی)
-------------------------------------------------------
زمرمه های شبانه
سرگرد اسماعیل لشکری :
هنگامی که در سال 1362 به لشکر 88 زاهدان منتقل شدم.
در میان کارکنانی که دارای حسن شهرت بودند و از آنها به نیکی نام برده می شد، بیش از همه نام یعقوب احمد بیگی به میان می آمد.
بدین سان قبل از آنکه وی را از نزدیک ببینم ، با نام و خصوصیات او آشنا شدم.
تواضع، رفتار برادرانه با کارکنان، مشورت و استفاده از نظریات همکاران، مهربانی و خوش خلقی با سربازان ، قاطعیت در دستورات و اجرای وظایف ، استقبال از خطرها و سختی ها در عملیات ها و اجرای وظایف و داوطلب شدن برای شرکت در مأموریت های رزمی از جمله خصوصیات بارز شهید احمد بیگی بود. با این اوصاف ، بدیهی بود که وی در میان همه ی کارکنان دارای محبوبیت و علاقه ی فراوانی باشد.
لشکر 88 مدتی در مناطق عملیاتی حضور نداشت.
به علت حساسیت منطقه ی سیستان و بلوچستان و کنترل مرزهای شرقی کشور، وجود این لشکر در آن نواحی ضرورت بیشتری داشت.
با این وجود در لشکر، گروهی رزمی؛ موسوم به سلمان تشکیل شده بود که همواره مأموریت های رزمی را در مناطق عملیاتی انجام می داد.
فرمانده ی این گروه رزمی، سرگرد یعقوب احمد بیگی بود، یکی از عللی که کارکنان برای حضور در این گروه رزمی علاقه ی فراوانی نشان می دادند، وجود فرمانده ای محبوب، عادل و شجاع بود، مسئولیت بعدی شهید احمد بیگی در لشکر 88، معاونت تیپ عملیاتی بود.
وی در این مسئولیت نیز تلاش فراوانی از خود نشان می داد و همه روزه طبق برنامه ای که خود تنظیم کرده بود، در خط مقدم جبهه حضور می یافت و از یکان ها بازدید می کرد.
شهید احمد بیگی علاوه بر دقت در مسائل نظامی و تاکنیکی نسبت به انجام فرایض دینی و شرکت در مجالس مختلف مذهبی علاقه ی فراوانی داشت.
شهید احمد بیگی به نماز شب نیز پای بند بود. فرمانده ی تیپ سرهنگ صدری ، می گفت:
وی بعد از نیمه شب برای این که مزاحمتی ایجاد نکند، قرائت قرآن و نماز شب را آهسته به جای می آورد و اعمال نوافل و حرکات خود را به آرامی انجام می داد، بارها هنگامی که من قبل از اذان صبح بیدار می شدم، شاهد زمزمه ها، خواندن نماز و یا قرائت قرآن شهید احمد بیگی بودم.
بخش فرهنگ پایداری تبیان
منبع :ماهنامه شمیم عشق ، شماره 41، مهرماه 1389
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: